به گزارش خبرگزاري مهر از وين ، متن كامل سخنراني مهندس آقازاده چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم
عالي جنابان؛
ميل دارم تبريكات خود را به جناب عالي و ساير اعضاي دبيرخانه به مناسبت انتخاب شما جهت هدايت مباحث مهم اجلاس چهل ونهمين كنفرانس عمومي ظرف چند روز آتي تقديم دارم.
كنفرانس عمومي فرصت مغتنمي را فراهم مي كند تا كار آژانس مورد ارزيابي قرار گيرد. من قصد ندارم تا در اينجا وارد جزييات شوم و اين را بعهده هيات نمايندگي واگذار مي كنم تا در هر موضوع خاص مندرج در دستور كار به جزئيات بپردازد. اما اعتقاد دارم كه لازم است ارزيابي كلي بعمل آورم تا بدانيم آژانس در چه وضعي قرار دارد و عملكرد آن تا چه ميزان با اهداف اصلي آن انطباق دارد و توازن منطقي در آن چگونه است.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
يك ديدگاه در بين اعضاء معاهده منع گسترش سلاح هاي هستهاي رواج دارد كه بيان مي كند كه اين معاهده بر سه پايه بنيادين قرار گرفتهاست. اين سه پايه عبارتند از خلع سلاح، عدم اشاعه و فعاليتهاي صلح آميز هستهاي. نقش آژانس و عملكرد آن بر دو پايه آخري آن يعني عدم اشاعه و فعاليت هاي صلح آميز محدود شدهاست. آژانس بايستي بعنوان تهيه كننده و يا تسهيل كننده در مورد فناوري هستهاي و مواد هستهاي براي كاربردهاي صلح آميز عمل كند، در عين حال اطمينان يابد كه آن مواد و فعاليت ها به جانب اهداف نظامي انحراف پيدا نمي كنند.
اما پس از گذشت سالها، توانايي، قابليت و نقش آژانس در فعاليت هاي هستهاي در حداقل خود باقي ماند زيراكه دارندگان فناوري از طريق كنترل صادرات محدوديت هاي جدي را در اين زمينه بوجود آوردند. اما از طرف ديگر كاركرد نظارتي آژانس مرتباً افزايش يافت تا آنجا كه در حال حاضر آژانس را بعنوان پاسبان هستهاي سازمان ملل مي شناسند، بدون اينكه يادآوري شود كه آژانس تعهدات ديگري هم در مورد فعاليت هاي هستهاي كشورها دارد.
با اين حال حتي در زمينه پادمان ها، شكاكيّت بر رفتار آژانس غالب شدهاست. در حاليكه اعضاي معاهده NPT پذيرفتهاند كه اجراي پروتكل الحاقي تضمين معتبر ايجاد مي كند كه ماهيت برنامه هاي هستهاي منحصراً صلح آميز هستند، اما اعمال آن را در موقعيت هاي خاصي زير سئوال بردهاند.
مثال ايران يك نمونه بارز آن است.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
ساليان درازي ايران از دستيابي به فناوري، تجهيزات و مواد هستهاي محروم بودهاست. ايران در جهت اعتماد سازي علاوه بر اقدامات اصلاحي بطور داوطلبانه و بطور دقيق و منظم پروتكل الحاقي را اجراء كردهاست. آنگاه كه موضوعات تقريباً داشتند حل مي شدند، اكنون ادعا مي شود كه پروتكل الحاقي اقتدار لازم را براي رسيدن به نتيجه گيري فراهم نمي كند. اين ادعا بيش از هر چيز ديگر اعتبار و ارزش آژانس بعنوان تسهيل كننده، تامين كننده و تضمين كننده صلح آميز بودن فعاليت هاي هستهاي را زير سئوال مي برد.
قطعنامه شوراي حكام كه با راي گيري و بدون اجماع، در آخر هفته گذشته مصوب شد، درجه تفرق در شوراي حكام در اين موضوع را نشان مي دهد و اينكه موضوعات تا چه حد مي توانند به ابتذال كشيده شوند، زمانيكه سياست بر كار آژانس غلبه مي يابد. اين قطعنامه فاقد مبناي حقوقي، بدون توجيه فني و با رهنمود غلط سياسي صادر شدهاست.
اساسنامه و قرارداد پادمان مفاد بسيار محدودي را به درگير كردن شوراي امنيت سازمان ملل آن هم در موارد نادر، اختصاص دادهاند. مطالعه دقيق اين اسناد مهم هيچ مبنايي را براي درگير كردن شوراي امنيت در قضيه ايران فراهم نمي كند.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
شوراي حكام، آنگونه كه در ماده 19 قرارداد پادمان تصريح شدهاست، اداره كننده رابطه بين آژانس و جمهوري اسلامي ايران است، تنها زماني مي تواند شوراي امنيت را درگير كند كه اثبات نمايد توانايي راستي آزمايي در خصوص اينكه انحراف مواد هستهاي كه تحت موافقتنامه لازم است اعمال پادمان شود، به سمت اهداف نظامي را ندارد. از آنجاييكه آژانس حداقل بيش از يكبار اعلام كردهاست كه هيچ دليلي مبني بر چنان انحرافي وجود ندارد، شوراي حكام در موقعيتي نيست كه تصميم بگيرد موضوع را به شوراي امنيت احاله دهد.
از سوي ديگر ارزيابي فني آژانس آنگونه كه مديركل بيان كردهاست، تصريح مي نمايد كه:
1-در نتيجه اقدامات اصلاحي و ساير فعاليتها، آژانس قادر بودهاست كه راستي آزمايي، تاييد و اعلام كند كه تعداي از موضوعات كاملاً حل شدهاند و بنا بر اين فعاليتها در تاسيسات UCF اصفهان، آب سنگين اراك، توليد سوخت و غني سازي ليزر اكنون تحت اجراي پادمان عادي قرار دارند.
2-موضوع اورانيوم با غناي بالا تنها موضوعي بود كه مي توانست متضمن نگرانيهايي در زمينه اشاعه باشد كه هم اكنون حل شدهاست. اكنون راستي آزمايي صورت گرفته است و نشان مي دهد كه ذرات اورانيوم با غناي بالا حاصل آلودگي با منشاء خارجي بودهاند.
3-در مورد مسائل محدودي كه باقيماندهاند، پيشرفت حاصل شدهاست و حل آنها تنها به همكاري ايران بستگي ندارد، بلكه مستلزم همكاري از سوي كشورهاي اروپايي است كه افرادي از اتباع آنها در شبكه مخفي در گير بودهاند كه يا تحت نظر هستند و يا دستگير شدهاند.
به گزارش خبرگزاري مهر از وين ، در ادامه متن سخنراني رييس سازمان انرژي اتمي ايران در نشست سالانه مجمع عمومي آژانس آمده است:
برمبناي وضعيت فني موجود، اگر به دنبال واقعيات باشيم، هيچ امكاني براي يافتن موقعيتي هشدار دهنده كه شوراي امنيت را به صحنه بكشاند وجود ندارد. بويژه اينكه موضوعات به طرف حل و فصل نهايي در حركت هستند و بدست آمدن تضمين هاي معتبر در مورد اينكه مواد و فعاليت هستهاي مخفي وجود ندارد، در حال انجام شدن است.
واقعيت اين است كه تنها چيزي كه زنگ خطر را در اين بازي عجيب به صدا درآورده است، انگيزه سياسي است كه اين حركت را هدايت مي كند. در حاليكه فرصتهاي كافي براي حل و فصل موضوعات از طريق گفتگو وجود داشت، چرا ناگهان به چنين حركت قوي براي مقابله متوسل مي شوند؟
آيا از آن نهاد ويژه سازمان ملل انتظار ديگري غير از اين وجود دارد كه يك فضاي سياسي شكننده را وخيمتر كرده، بن بست پيچيده را عميق تر و موجب بر انگيختن بحران ناخواستهاي شود؟
ترديدي وجود ندارد كه گزارش به شوراي امنيت زنجيرهاي از عمل ها و عكسالعمل ها را موجب مي شود كه تنش را افزايش داده و مخاطره يك وضعيت سياسي شكننده كه هم اكنون در منطقه هست را افزايش مي دهد.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
با بيانيه تهران و انجام توافق پاريس، ايران براي طرفهاي اروپايي خود فرصتي را فراهم كرد تا بعد از بيش از دو سال وقت گذراني يك توافق مورد قبول طرفين را بدست آورند.
پيشنهاد اروپاييها، به وضوح منكر حقوق ايران به موجب NPT بود و در عمل توافق پاريس را لغو نمود. ايران بنا براين نيازي نمي ديد كه بيشتر از اين به مفاد آن از جمله به آنچه كه به تاسيسات UCF اصفهان مربوط مي شد، پايبند بماند.
در نتيجه، فعاليت در آنجا تحت نظارت كامل آژانس آغاز شد و توليدات هم مهروموم مي شوند. در مورد يك فعاليتي كه تحت نظارت بازرسي منظم آژانس است، ادعاي اينكه نگراني ايجاد مي كند و دعوت به تعليق معني ندارد.
از سوي ديگر درگير كردن شوراي امنيت بوسيله EU3، به مفاد بيانيه تهران صراحتاً و آشكارا خاتمه مي بخشد و آن در چنين شرايطي كه ايران ديگر تعهدي به حفظ و برقراري معيارهايي كه داوطلبانه اجراي آنها را متعاقب توافقات در تهران پذيرفته بود، ندارد.
آنهايي كه پيشنهاد كردند و با عجله و شتاب شوراي حكام را به تصميم رساندند، كشورهاي هستهاي غربي و متحدين آنها در ناتو بودند كه براي امنيت خود به سلاحهاي هستهاي تكيه كردهاند.
صرفنظر از اين راي دادن بلوكي و ديگراني كه با اين قطعنامه همراهي كردند، كشوري كه پادمان را اخيراً نقض كرده و كشور ديگري كه تحت چتر اتمي است و ذخاير گستردهاي از اورانيوم غني شده و پلوتونيوم در اختيار دارد، مي باشند.
از سوي ديگر آنهائيكه به اين تصميم نپيوستند، شامل كشورهاي داراي سلاح هستهاي كه در زمينه خلع سلاح هستهاي پيش قدم هستند. بعلاوه كشورهاي غير هستهاي عضو NPT كه در زمينه عدم اشاعه خوشنام هستند. زورآزمايي سياسي تشديد مي شود و طي ماهها و هفتههاي آينده فشارها افزايش مي يابد. ولي نتيجه عوض نخواهد شد. نگرانيهاي خيالي بيان شده توسط چند كشور در مورد برنامه هستهاي صلح آميز ايران ساختگي و مبالغه آميز و داراي چاشني سياسي است.
به گزارش "مهر" مهندس آقازاده افزود:
حالا از اينجا به كجا مي رويم؟
برنامه فاز بندي شده ارايه شده از سوي ايران مشخص است.
رئيس جمهور ما يك پيشنهاد سخاوتمندانه را در مجمع عمومي سازمان ملل متحد ارايه كرد. اين پيشنهاد براي باز كردن برنامه هستهاي ايران براي مشاركت شركت هاي خصوصي و دولتي از كشورهاي ديگر در اين برنامه است. اين پيشنهاد حداكثر تضمين مورد تصور را در مقابل هرگونه انحراف فراهم مي كند. اين پيشنهاد كاملاً در انطباق با راههاي ممكن براي توليد سوخت هستهاي در عين اينكه نگراني هاي مربوط به اشاعه را نيز مرتفع كند، مي باشد.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
بنابراين زمينه لازم از جانب ما براي حل و فصل موضوع فراهم شدهاست، اگرچه اعتماد ما به حسن نيت و خيرخواهي طرفهايمان لطمه ديدهاست.
ما قبل از اين عزم و اراده خودمان را براي رسيدن به يك توافق نشان دادهايم. اما ما نياز داريم كه در مورد نيت اروپاييها براي تغيير مسير خطرناك مقابله متقاعد شويم و اراده قاطع آنها را براي كاركردن بر اساس شناخت كامل حق سلب ناشدني استفاده صلح جويانه از انرژي هستهاي را در جهت رسيدن به ترتيباتي براي چرخه سوخت هستهاي خودمان مشاهده كنيم.
فقط در اينصورت است كه بحران و مقابله مي تواند جاي خود را به تفاهم و مصالحه بسپارد.
از توجه شما متشكرم
نظر شما